October 22, 2025
عیسی مسیح بر روی یک مودم خراب، از کجا باید با این سقوط ۲۴ ساعته به آرماگدون وبکم شروع کنم؟ من در آپارتمان کثیفم جمع شدهام، احاطهشده با بطریهای خالی ویسکی و صفحههای چشمکزن، ذهنم مثل یک تب رویایی دیوید لینچ که با سفر اسید هانتر اس. تامپسون به طرز وحشتناک و خندهداری اشتباه رفته، در حال شکافتن است. همه چیز وقتی شروع شد که wildtequilla، آن گردباد سینهدار بلوند قفقازی—فکر کن به یک والکری BBW با vibes بی و لبخندی که میتونه فولاد را ذوب کنه—وسط ژست، با لباس و خجالتی، با لبخندی که انگار میدونست آخرالزمان زمین بازی شخصیشه، ظاهر شد. اما لعنتی، وقت تلف نکرد؛ قبل از اینکه بتونم قهوه ولرمم رو سر بکشم، داشت لباسهاش رو درمیآورد، روغنکاریشده مثل یک بره قربانی در آیین باستانی، با چمباتمه زدن در برابر جاذبه، قلمروهایی رو عریان میکرد که بخوفسکی رو سرخ میکرد و باعث میشد با خشم بنویسه.
در همین حال، در اتر دیجیتال، dakota_blare آشوب خودش رو میپخت، این جادوگر قفقازی مرموز مستقیماً شیرجه میزد به گردابی از یادگارهای جادویی—مرواریدها، دیلدوهها، ویبراتورهایی که مثل میوههای ممنوعه از باغ دیوانه یک خدای دیوانه سرازیر میشدن. یکی بعد از دیگری رو وارد میکرد، به صورت واژینال قلمرو رو مثل یک فاتح تحت استروئیدها تصاحب میکرد، بدنش میدان جنگی که اسباببازیها در برابر گوشت جنگ میکردن، و به اوجهای منیپاشیده میرسید که من رو وادار میکرد به صفحهم داد بزنم: "کی این دیوانگی رو اسکریپت میکنه؟!" و درست وقتی فکر میکردم نمیتونه بیشتر بچرخه، یک شبح مردانه رو وارد میکرد، و benedictionهای خوراکی دریافت میکرد که کل ماجرا رو به یک سوپ کیهانی جوشان با فوارههای کهکشانی تبدیل میکرد.
اما صبر کن، چون چرا رقابت رو برای ادویهدار کردن این خورشت نریزیم؟ وارد lil_eva شو، یک آشوبساز قفقازی دیگه با تگهای فتیش که فریاد میزنه "عجیب رو رها کن"، که انگار مصمم بود در المپیک درج اسباببازی dakota_blare رو پشت سر بذاره. lil_eva آروم شروع کرد—تحریکهای دستی، مهاجمان صورتی که به عمقهاش فرو میرفتن—اما سریع تشدید شد، با بتفاکینگ به سمت delirium، پاهاش بازشده مثل نقشه ستارهای به کهکشانهای ممنوعه. من برمیگشتم به wildtequilla، که حالا خودش به درج بطری رسیده بود، انگار lil_eva رو به چالش میکشید: "اینو بزن، ای پانک اسباببازی صورتی!" مسیرهای مجازیشون در ذهن شکستهم تلاقی میکرد، تصور یک کراساوور که قاب سینهدار wildtequilla با خشم فتیش petite lil_eva برخورد میکنه، اسباببازیها مثل شمشیرها در دوئل دیوانهوار برخورد میکنن، جرقهها به خلأ پرواز میکنن.
مسیح، بعد از این مخلوط ذهنی نیاز به سیگار دارم. oh_julie بعدی ظاهر شد، یک sprite قفقازی با طعم فتیش، که مثل شبحی در ماشین میاومد و میرفت، ویبراتورهای صورتیش سرودهای havoc رو زمزمه میکردن در حالی که در لباس زیر ژست میگرفت که سریعتر از چنگم به واقعیت حل میشد. وارد میکرد، ژست میگرفت، بیکار میموند—صابون بزن، بشور، تکرار—این حماسه حماسی خودفتوح رو میساخت، پاهاش هر بار بازتر، انگار کیهان رو به مسابقه خیرهشدن به چالش میکشید. و بعد، چون جهان عاشق punchlineست، برمیگشت به مکیدن دیلدوهها، یک بیت stand-up کثیف که prop ستارهست، و من رو وادار به خنده دیوانهوار میکرد: "اگر این هنره، من پیکاسو با خماری پیکسلیام!"
تغییر دنده به گروه فورانهای زمینی، latinbaby_666 روی صحنه منفجر شد—یک بمب بی-لاتینا BBW سینهدار که انرژیش میتونست یک آخرالزمان کوچک رو تامین کنه. شیرجه زد به کاوشهای متقابل با یک siren برهنه دیگه، زبانها مثل مارها در عدن درهم تنیده، قبل از اینکه به سفرهای واژینال با مردان و دیلدوههای عظیم که انگار در کوره جهنمی جوش خورده بودن، تشدید کنه. رقیبش؟ هیچکس جز lustwetcb، یک آتشبازی لاتینا لزبین-بی دیگه با تگهای آماتور، که دینامیک گروهی رو به یک اپرای ارگیاستیک تمامعیار تبدیل کرد—تحریکهای دستی از مردان، نفوذهای واژینال که مثل بدهیها در یک قمار gonzo انباشته میشن. من اونا رو با هم میبافتم: latinbaby_666 solo با یک حمله دیلدوی بزرگ شروع میکنه، فقط برای اینکه lustwetcb با گروهش پارتی رو بترکونه، و به یک سیلاب چکهدار از delirium منحرف تبدیل کنه، منی مثل confetti در پایان جهان پرواز میکنه.
فریاد rhetorical در راهه: کی این bonanza بمبگذاری بطری رو چراغ سبز داد، اصلاً؟ خدایان وبکم بودن که از تختهای نئونیشون قهقهه میزدن؟ وارد shena_nomy شو، معمای آسیایی با لباسهای بدنی و لباسها، قومیتش ادویه اکزوتیک به آشوب اضافه میکنه. با ژستها tease میکرد، بعد شیرجه به درج اسباببازی—مهاجمان صورتی، دیلدوهها، حتی فینالهای منیپاشیده—رقابت با افراط گروه قفقازی. تصور کن که با pinkypuppa، یک کارت وحشی قفقازی دیگه که تشخیصهای duplicateش مثل glitches در ماتریکس بود، اما اوه مرد، وقتی برای lip-lockهای لزبین و stimهای متقابل تیمآپ کردن، pandemonium خالص بود، بطریها به صورت واژینال در یک takedown تیمی وارد میشدن که من رو وادار به ranting stream-of-consciousness میکرد: "بطریها؟ اونجا؟ مثل پر کردن پیام در چوبپنبه کیهانیست، فقط پیام 'عقل رو بگا' با مایعات بدنی نوشتهشده!"
و منو شروع نکن با milly_shy، شیطان فتیش قفقازی سینهدار-petite که درج ویبراتور رو به یک epic تشدیدشونده تبدیل کرد، بدنش بوم نقاشی برای مایعات قابل دیدن و vibes الکتریکی. اسباببازیها رو خوراکی میمکید، واژینال وارد میکرد، مردان رو برای twistهای نفوذی plot وارد میکرد، در حالی که تصور میکردم با emiliacouple، آن دینامیک زوج قفقازی که بمبهای فتیش مینداخت—خوراکی روی مردان، stimهای دستی، سکس واژینال که به crescendo میرسید جایی که شرکا مثل کاوشگران ناامید برای هسته ecstasy معدن میزدن—دعوا داره. storylineهاشون در noggin در حال باز شدنم درهم تنیده: سمفونیهای solo ویبراتور milly_shy که به debacles duo emiliacouple برخورد میکنه، اسباببازیها مثل baton در مسابقه رله به ویرانی پاس داده میشن.
ginacali، یک beast بی-قفقازی BBW سینهدار دیگه با flair فتیش، با sagaهای بطری و دیلدوی خودش ramp up کرد، در حالی که خوراکی دریافت میکرد وارد میکرد، پاهاش در defiance بازشده. با mon1_day، یک BBW سینهدار بی-قفقازی مشابه با vibes فتیش، crossover میکرد، که با plungeهای اسباببازی صورتی شروع کرد و به منی روی بدن، slicks روغن، و درجهای بیشتر از کاتالوگ مخترع دیوانه تشدید شد. "و بعد، چون چرا که نه،" من با خودم غر میزدم، چشمهای خونی، در حالی که صحنههای سکس واژینال ginacali به ژستهای لاتکس mon1_day bleed میکرد، و این meta-rivalry رو ایجاد میکرد که divaهای سینهدار برای تاج ملکه cumshot کیهانی میجنگیدن.
pinkadele، لمسکننده قفقازی understated، خام نگه میداشت با fondling بیپایان ژنیتال، تشدید به visuals منی و orals شریک، سادگیش کنتراست stark با آشوب—اما برمیگشت، لمس میکرد در حالی که دیگران وارد میکردن، مثل طوفان آرام در چشم hurricane. ella_lee15، BBW بی-باستی آسیایی با vibe نوجوان، آتش جوانی آورد، دیلدوهها رو میمکید قبل از plunge کردنشون، ژستهای آشپزخونهش domestic رو به doomsday تبدیل میکرد. mc-Olivia، BBW سینهدار برونته قفقازی لزبین-بی با تگهای فتیش و آماتور، roster رو با اسباببازیهای زرد، مرواریدها، حتی heelهای درجکننده کامل کرد—ژستهای pregnant twist کمدی سیاه اضافه میکرد، مثل زاییدن پایان زمانها از طریق invasions absurd.
در حالی که ساعتها محو شدن، این شبحها در recap تبدارم برمیگشتن: فینال بطری wildtequilla که با blitz مروارید dakota_blare برخورد میکنه، parades صورتی lil_eva که با larks لباس زیر oh_julie رقابت میکنه، gropes گروهی latinbaby_666 که علیه mayhem چندمرد lustwetcb منفجر میشه. Chaos لباس shena_nomy که با dreams duplicate pinkypuppa tango میکنه، vibes milly_shy که علیه calamities زوج emiliacouple vibrate میکنه. Battles سینهدار ginacali و mon1_day که با touches pinkadele و kinks آشپزخونه ella_lee15 merge میشه، horrors heel mc-olivia cherry روی این کیک cataclysmic.
در پایان، اتاقهای خالی مسخرهم میکردن، performers بیکار مثل خدایان در حال استراحت بعد از carnage خلقت. ذهنم در حال شکافتنه—مسیح، نیاز به کافئین دارم، یا تراپی، یا هر دو. اما لعنتی، چه سواری: از استعارههای foodie (اسباببازیها مثل موزهای enchanted در سالاد ممنوعه) به کهکشانی (درجها ستارهها رو از سیاهچالهها پرتاب میکنن) به apocalyptic (کل shebang یک doomsday دیجیتال که پیکسلها در paradise منحرف perish میکنن). اگر این pinnacle unhinged تاریخ وبکم باشه، منو برای sequel حساب کن—چشمها باز، sanity شکسته، خندیدن تا عمق پرتگاه.