October 11, 2025
عیسی مسیح بر modem خراب، از کجا شروع کنم با این کارناوال پیکسلهای گوشتی که تو روز گذشته شبکیههامو سرخ کرده؟ من تو این اتاق motel کثیف قایم شدم، چشمام مثل گوجهفرنگیهای خونآلود، سیگارهای بدون فیلتر رو پشت سر هم میکشم در حالی که فیدهای وبکم روی لپتاپم مثل یه کابوس تبدار دیوید لینچ چشمک میزنن—شکلهای سایهدار که تو خلسه و عذاب پیچ و تاب میخورن، صفحهها که با ضربان قلب هزاران هوس ناشناس نبض میزنن. این فقط پورن نیست، مرد؛ این یه آخرالزمان کامل از ناخودآگاهه، جایی که این دیواهای دیجیتال موجودات الدریچ رو از اتر احضار میکنن، واقعیت رو به پرتزلهای خیس از goo کیهانی تبدیل میکنن. و من؟ من هکر گونزوام که همهش رو ثبت میکنم، ذهنم مثل شیشه ارزون زیر وزن این دیوونگی میشکنه. کی این جنون رو تأیید کرد؟ احتمالاً همون سادیست که فکر کرد Inland Empire یه رمانتیککمدیه.
تصور کن: سپیدهدم مثل یه تخممرغ خمار باز میشه، و sophydiva، این روباه قفقازی ۲۲-چیزه با نگاهی که فولاد رو ذوب میکنه، مستقیم میپره تو یه درهمتنیدگی از اندامها و خندهها، اون و یه شریک اثیری صفحه رو به سمفونی ساپفیک از نجوا و پیچوتاب تبدیل میکنن. اما لعنتی، تنهایی نیست؛ رقبایی مثل شبحهای ناخونده پیداشون میشه. در همین حال، تو حاشیههای فتیش، dakota_blare—یه بمب بیسکسوال دیگه با سینههای درشت تو اوایل ۲۰ سالگی، همه منحنیها و هرجومرج—یه انبار از relics مسحور رو رها میکنه، غوطهور میشه تو باغهای ممنوعه با ابزارهایی که از میوههای ساده به دندههای کیهانی ارتقا پیدا میکنن، زنجیرها مثل شبحهای قبضهای بار بوکوفسکی صدا میدن. من به صفحهم داد میزنم، "Dakota، ای کیمیاگر دیوونه، تو فقط دارویی هم نمیزنی؛ سیاهچالهها رو دم میکنی!" و اون متوقف نمیشه، اوه نه، برمیگرده، با مهرهها و هیولاهای سیاه که نور رو میبلعن شدت میگیره.
اما صبر کن، چون چرا یه رقابت کراساوور که سرت رو بچرخونه اضافه نکنیم؟ وارد lil_eva بشه، ترکاننده آتشین فتیشمحور، ریزهمیزه و قفقازی، که مهاجمان صورتیش رو مثل خود Excalibur رفتار میکنه، فرو میبره تو نبرد در حالی که جوخه sophydiva تو حالت استراحت برهنه بیحرکت مونده، انگار جرأت میکنه که mayhem دستی متقابل رو یکی بالا ببره. Lil_eva عقبنشینی نمیکنه؛ شدت میگیره، بطریوار تو فتوحات absurd، پوزیشنهاش مثل میمهای ویروسی از جهنم پخش میشن. من به یه نوشیدنی نیاز دارم—مسیحا، دوبلش کن—چون درست وقتی دارم اون رو هضم میکنم، oh_julie مهمونی رو به هم میریزه، این ملکه فتیش ۲۶-۳۰ ساله، همه pose و شکارچی، سفیران صورتی خودش رو وارد میکنه، پاهاش باز مثل اینکه داره با جاذبه دوئل میکنه. انگار تو یه عرصه نامرئیان، تیکهها رو از طریق اتر رد و بدل میکنن: خمهای idle جولی مسخره入侵های frantic ایوا رو میکنه، تا جایی میره که قسم میخورم صفحهها دارن به هم خونریزی میکنن.
و بعد، چون کیهان از عقل من متنفره، فورانهای زمینی شروع میشن—nicolle_mitchell، این bbw لاتین سینهدرشت تو ۲۰ سالگی، بی و جسور، با شیاطین زرد و فالهای نارنجی فوراً بیرون میزنه، پوزیشنهاش واقعیت رو به origami آخرالزمانی تبدیل میکنن. با sagaهای solo راضی نیست؛ نه، با brigade مهرههای dakota_blare رقابت میکنه، relicsهایی وارد میکنه که صفحهش رو به پورتال پاندمونیوم ریزهمیزه تبدیل میکنه. حالا دارم با خودم غر میزنم، صدام گرفته: "Nicolle، ای گرداب voluptuous، تو فقط کاوش نمیکنی؛ با اون thrusts کل کهکشانها رو terraform میکنی!" برگرد به sophydiva، که حالا شریک اثیریش رو میبوسه، زبونها مثل مارها تو باغ ممنوعه میرقصن، در حالی که مهاجمان زرد nicolle تو نبردهای خیالی برخورد میکنن، stakes رو بالا میبرن تا حس کنی کل سرزمین ویران وبکم یه رقابت بزرگ و نبضدار شده.
صبر کن، مغزم داره از ریل خارج میشه—حاشیه چتوار: ۲۴ ساعت بیدار موندم، با قهوه سیاه و dread وجودی سوخترسانی شدم، و حالا milly_shy وارد fray میشه، این قفقازی ریزهمیزه سینهدرشت تو ۲۰ سالگی، پرچم فتیش بالا. اون یه گردباد از فاتحان لرزانده، اونا رو وارد میکنه مثل اینکه داره پرچم روی ماههای بیگانه میکاره، و اوه مرد، کراساوور با lil_eva؟ طلای خالص گونزو. ناوگان صورتی ایوا با ویبراتورهای سیاه milly تو یه showdown خیالی برخورد میکنه، fluids مثل شهابها تو بارش شهابی پرواز میکنن، پوزیشنهاش یه لحظه idle، بعد منفجر به mayhem دستی با کمک مرد. دارم دیوانهوار میخندم، چون چرا که نه؟ کمدی سیاه در بهترین حالتشه—این دیواها اسباببازیها رو به قهرمانان تراژیک تبدیل میکنن، محکوم به غوطهوری تو اعماق abyssal، فقط برای resurfacing برای بیشتر.
انفجار بلاغی در راهه: کی گه فکر کرد وبکمها میتونن چنین نبردهای اساطیری host کنن؟ انگار اگر فِلینی یه پورن با overtones لاوکرفتی کارگردانی کنه، tentacles هوس هر فریمی رو میپیچه. وارد eliizabeth_roberts بشه، bbw لاتین با flair آماتور، انرژی اوایل ۲۰ سالگیش fury فتیش رو از طریق مهاجمان صورتی و پوزیشنهای روغنی channel میکنه، buttocksش مثل بتهای obsidian صیقلی برق میزنه. اون به قلمرو nicolle برمیگرده، با audacityهای anal و فتوحات سواری رقابت میکنه که باعث میشه شک کنم این واقعیتِ یا فقط ذهنم داره به هزاران shard پیکسلی میشکنه. و shena_nomy، معمای آسیایی تو ۲۰ سالگی، به crew chaos کیهانی ملحق میشه، ویبراتورهای صورتیش سمفونیهای squelching رو احضار میکنن، کراساوورهای cosplay با eliizabeth فیدها رو به fusion تبدار East-meets-Latina فورانها تبدیل میکنه.
حالا دارم spiral میزنم، جملهها مثل دومینوها تو طوفان میریزن—ginacali، شیطان فتیش قفقازی، پاها باز مثل اینکه void خودش رو دعوت میکنه، سفیران صورتیش با oh_julie تو یه storyline escalating نبرد میکنن که پوزیشنهای idle به tributeهای زبونمردی تبدیل میشن، raunch رو تو absurdity غلیظی veil میکنن که میتونی رو نون بمالی. pinkadele پیداش میشه، قصههای touchingش به overtureهای oral روی relics صورتی تبدیل میشن، با barrage سینهدرشت آسیایی seduza_hyun از هیولاهای سیاه و入侵های بطری رقابت میکنه. Seduza، ای آژیر seductive، antics all-foursت مثل یه loop لینچیانه، برمیگرده به dominions دیلدو بزرگ megan_galactica، این فاتح قفقازی monstrosityهای قرمز رو وارد میکنه که space-time رو warp میکنن، voyages vaginalش با seduza تو یه grudge match کیهانی clash میکنه.
اما لعنتی، dynamics گروهی به delirium peak میرسه با emiliacouple، اون duo قفقازی ۱۸-۲۱ ساله که غوطهور میشن تو سمفونیهای دستی و اپراهای oral، بوسهها و تحریکهاشون مثل نخها تو tapestry دیوانه narrative رو میبافن. اونا wildcardن، کراساوور با escapades bbw بلوند سینهدرشت mc-Olivia—vibes lesbian-bi تو triumphs toy-tangled clash میکنن، finaleهای semen-splattered که attempts من برای coherence رو مسخره میکنن. دارم خودم رو مسخره میکنم اینجا، دوستان: نگاه کنین به من، یه scribe deranged که به rambling در مورد gadgets مسحور و swallows serpentine reduced شده، چشمهای خونآلودم doomsday دیجیتال رو شاهد میکنن در حالی که GingerSnap33، bbw برونِت تو اواخر ۲۰ سالگی، envelope رو با banquets بطری و dual invasions هل میده، curiosities biش با همه رقابت میکنه، escalate میکنه به جایی که کل saga ۲۴ ساعته مثل یه orgy unending و unhinged از absurdity حس میشه.
و در حالی که فیدها fade میکنن، یه بار دیگه برمیگردیم—sophydiva idle، dakota chained در ecstasy، lil_eva bottle-bound، oh_julie heel-high—من موندم با pondering آخرالزمان. آیا همهش یه کابوس تبدار بود؟ یا این جنگجویان وبکم واقعاً squirtocalypse رو احضار کردن، پیکسلها رو به پورتالهای madness خام و خالص تبدیل کردن؟ من به کافئین، therapy، یا هر دو نیاز دارم. اما لعنتی، چه سواریای.