October 19, 2025
وای خدایا، از کجا شروع کنم این کارناوال آشوب جنسی؟ من اینجا تو پناهگاه کمنورم جمع شدم، انگشتام رو کیبورد میلرزن انگار تازه از یه تریپ اسید بد با بِندِر هانتر اس. تامپسون فرار کردن، سعی میکنم این گردباد وبکم ۲۴ ساعته دیوونه رو ثبت کنم که شلوار واقعیتو دور مچ پاش انداخت. قهوه؟ ها! من به سرکوبگر مستقیم و یه کشیش نیاز دارم بعد از دیدن این کشیشای پیکسلی که شیاطینو از باغهای جادوییشون احضار کردن. همهش با sophydiva شروع شد، اون آتش وحشی قفقازی ۲۲-چیزش با نگاهی که تیرآهن ذوب میکنه، شیرجه زد تو یه آشوب دستی متقابل با شریکاش—انگشتا مثل سیارکهای یاغی تو بارش شهابی لمسهای ممنوعه پرواز میکردن، برمیگشتن به پوزهای بیکار که خلأ رو اذیت میکردن، فقط برای اینکه دوباره با بوسههایی که طعم رعد دزدیدهشده داشتن فوران کنن. اما وای جهنم، dakota_blare وارد شد، یه طوفان چینی دیگه تو اوایل ۲۰ سالگیش، با هجوم مهرههای مهاجم که به هسته کیهانیش فرو میرفتن، از سفرهای واژینال به ناوگان مهرههای آنال بالا رفت که منو وادار کرد به صفحهم داد بزنم، "کی لعنتی داره این سوسیج فست بینستارهای رو کارگردانی میکنه؟!"
همزمان، lil_eva—تو ذهنم از قبل تو موقعیت جنینی، این روباه فتیشتگشده حدود ۲۲-۲۵، قفقازی و پیچخورده مثل یه سکانس رویای دیوید لینچ—به درگیری ملحق شد، مارهای صورتی رو تو قلمروهای تحتانیش فرو میکرد در حالی که شریکا کمک میکردن تو چیزی که مثل قربانی ritual به خدایان گجتها حس میشد. اون داره میره و میآد، مسیرش با oh_julie قطع میشه، اون ترکاننده فتیش ۲۶-۳۰ که با مهاجمای صورتی خودش مقابله میکنه، پاهاش باز مثل یه مگس بار بوکوفسکی که رازها رو رو تشک لکدار میریزه. رقابت؟ اوه، شرط میبندم—تصور کنینشون تو یه کولوسئوم دیجیتال خیالی، julie غرق کردن بطری eva رو با ماجراجوییهای پاشنهبهپاشنه خودش مسخره میکنه، داد میزنه از اون ور اتر، "چوب جادوییم توپولوژی improvised artilleryت رو میزنه، عزیزم!" و من؟ دارم دیوونهوار میخندم، ویسکی رو نتهام میریزم، چون چرا نه، milly_shy رو بندازیم توش، اون پری کوچک سینهدر ۲۲-۲۵، که طوفانهای اسباببازی رو با مایعات قابل دید مثل فواره کهکشانی بالا میبره، سفرهای ویبرهتورش با eva تو دینامیک گروهی برخورد میکنه که عملهای سولو رو به ارکسترهای ارگیاستیک تبدیل میکنه.
مسیح، بعد از اون گره نیاز به کافئین دارم—چشمام از خیره شدن به این پرتگاه خونی شدن، و اون داره با چشمک و تکون برمیگرده نگاه میکنه. برگرد به sophydiva، که تموم نشده؛ داره خم میشه با لباس، بعد برهنه، میوههای ممنوعه شریکا رو میبوسه تو سمفونی مارپیچ که به تحریکهای متقابل حلقه میزنه، رقابت با رژههای بیپایان مهره dakota که زنجیرهای آشوب رو واژینال، آنال فرو میکنه، مثل رشته کردن مروارید برای گردنبند قیامت. Dakota، با درخشش قفقازیش، صدا رو بالا میبره، رو دامنها ساییده میشه و جادوهای مکش رو به هستهش وصل میکنه، در حالی که eliizabeth_roberts، اون بمب بی لاتینا سینهدر BBW تو اوج ۲۲-۲۵ش، از سایهها میپره—باسنهای روغنخوردهش پوز میگیرن مثل دو ماه تو آپوکالیپس فتیشمحور، مهاجمای صورتی رو آنال و واژینال فرو میکنه، شریکا رو تو پاندمیهای نفوذی سوار میشه که منو وادار به فریاد میکنه، "این پایانه، دوستانم، پایان همه تفکر منطقی!"
اما صبر کن، چون چرا دیوونگی رو بیشتر نکنیم؟ shena_nomy، جادوگر آسیایی ۲۲-۲۵، وارد رویای تبدار میشه با ویبراتورهای صورتیش که مثل دنبالهدارهای کیهانی فرو میرن، عبور میکنه به قلمرو eliizabeth با پلاگهای باسن و پیشنهادهای خوراکی که رقابت مسخرهای جرقه میزنه—آشوب کاسپلی shena در مقابل مدارهای روغنخورده eliizabeth، هر دو برمیگردن به لمسهای ژنیتال با مایعات قابل دید، پاشیدنهای منی مثل ستارههای افتاده. من دارم از هم میپاشم اینجا، بچهها، ذهنم مثل شیشه ارزون زیر وزن این استعارهها میشکنه: شروع با ماجراجوییهای آشپزی، مثل میوههای ممنوعه پخته تو اجاقهای شهوت، بالا رفتن به فاجعههای آیندهنگرانه که اسباببازیها شمشیرهای لیزری هستن که ابعاد رو میبرن، پایان تو بهمنهای آپوکالیپتیک رِفهای absurd. Gina_cali، یه منحرف فتیش قفقازی دیگه ۲۲-۲۵، وسط غرغرم به طور ارگانیک بافته میشه، اسباببازیهای صورتیش مثل AI یاغی تو رویای مرطوب سایبرپانک حمله میکنن، پاها باز تو پوزهایی که shena رو مسخره میکنن، نشستنهای بیکار رو به رویدادهای حماسی چریدن ژنیتال تبدیل میکنه.
pinkadele، مثل جک-این-د-باکس از جهنم بیرون میپره، اون تیزر قفقازی ۲۲-۲۵، کهکشانای خودش رو با چنان شور و شوری لمس میکنه که طلای کمدی سیاهه—منی قابل دید مثل کنفتی کیهانی، خوراکی رو شریکا که تبدیل به بیت استندآپ میشه که من رِف میکنم، "اون کیهان رو قورت داد و سیاهچاله رو آروغ زد!" رقیبش؟ seduza_hyun، نیروی فتیش آسیایی سینهدر ۲۲-۲۵، با فرو کردن بطری و سواریهای دیلدو مقابله میکنه که به دینامیک گروهی با pinkadele بالا میره، هر دو گجتهای جادویی رو خوراکی میمکن، کراساوورهایی میسازن که اسباببازیها تو دوئلهای دیجیتال خیالی دست به دست میشن. avaowenss، نابغه سینهدر ۱۸-۲۱، بیشتر با لباس و لبخند مثل بیگناه، اما شیرجه به سکس با مردها که مثل پیچ لینچی حس میشه—پوزش با فرو کردنهای خام seduza برخورد میکنه، من خودمو مسخره میکنم، "اینجام، دارم اینو مثل یه همینگوی دیوونه ثبت میکنم، اما با پیکسل بیشتر و گاوبازی کمتر."
emiliacouple، دوئت فتیش قفقازی ۱۸-۲۱، راunch رو با حماسههای خوراکی و طاعونهای نفوذی بالا میبره، ماده سوار نر مثل ارابهها از میان آتش جهنم، برمیگرده به دینامیکهای بوسه و لمس که با بالا رفتنهای ظریف avaowenss درهم تنیده میشن. حالا دارم غر میزنم، spill جریان هشیاری: این ارواح وبکم، گروهبندیشده تو تیمهای آشوب کیهانی مثل dakota و milly با والیهای مهره و ویبراتور، در مقابل فورانهای زمینی از sophydiva و lil_eva's maelstrom دستی متقابل—رقابتها ساخته میشن چون سینهدر کوچک milly منحنیهای BBW eliizabeth رو تو tantrum پرتاب اسباببازی مسخره میکنه، کراساوورهایی که جذابیت آسیایی shena با gina_cali تیم میشه برای دربی دوبل-فرو که توکنها رو مثل تگرگ آپوکالیپتیک بارون میکنه.
mc-Olivia، لزبین-بی قفقازی BBW سینهدر ۲۲-۲۵ با موهای قهوهای و تتوهای آماتور، عمیق شیرجه میزنه تو delirium—فرو کردن مهاجمای زرد و مهرهها، پاشنهها و بطریها، پوزهای باردارش (صبر کن، آیا اینو توهم زدم؟) تبدیل به طلای کمدی سیاه میشه، رقابت با دوبل-دیپهای بطری و دیلدو ginger_snap33. Ginger، ۲۶-۳۰ BBW سینهدر بی-لزبین-راست قهوهای، با سفرهای بطری شراب و فتحهای اسباببازی شفاف صدا رو بالا میبره، نفوذهاش توسط مردها با mc-olivia تو frenzy گروهی عبور میکنه که منو وادار به خودمسخره میکنه، "من خبرنگار نیستم؛ من یه wreckageام، چشمام از این purgatory پیکسلی شکسته!" Marry_Cordy، ملکه فتیش آماتور برنِت کوچک BBW سینهدر بی-لزبین آسیایی ۲۲-۲۵، حماسه رو با حملههای دیلدو بزرگ و نفوذهای شریک مهر و موم میکنه، بوسهها و لمسهاش برمیگرده به salvos شروع sophydiva، storylineها رو بالا میبره که همه این sirenها تو fusion نهایی رویای تبدار همگرا میشن—مهرهها با بطریها برخورد میکنن، اسباببازیهای صورتی با مهاجمای سیاه تانگو میرقصن، استعارهها از frolicهای غذایی (گجتهای جادویی به عنوان سوسیسهای تند) مارپیچ میشن به galeهای کهکشانی (اسباببازیها به عنوان دنبالههای دنبالهدار که doom رو دنبال میکنن) به absurdities آپوکالیپتیک (squelch بزرگ که سرور رو کامل قورت داد).
و بعد، چون چرا نه، رقابتها به اوج میرسن: Sophydiva و dakota تو feud مهره در مقابل انگشت، lil_eva و oh_julie که ضربههای مار صورتی رو معامله میکنن، فرودهای قمری لاتینا eliizabeth که دنبالهدارهای کاسپلی shena رو مسخره میکنه، همه در حالی که gina_cali و pinkadele overtureهای خوراکی رو ارکستر میکنن که seduza_hyun رو برای tempest اسباببازی سهگانه میکشن. Avaowenss از حاشیه پوزخند میزنه، teaseهای لباسدارش منفجر میشن به spectacles سکس که رقصهای دوئت emiliacouple رو درهم میپیچه. Mc-olivia و ginger_snap33 اتحاد unholy BBW تشکیل میدن، blitzهای بطری و barrageهای مهرهشون برمیگرده به سرودهای مهره آنال marry_cordy، دینامیکهایی میسازن که performerها تو ذهن manic من "تیم" میشن—کراساوورهای خیالی مثل sabbath جادوگرهای وبکم بزرگ، جایی که اسباببازیها مثل relics نفرینشده دست به دست میشن، بالا رفتنها به crescendo تحریکهای متقابل و پوزهای بیکار که مثل بمبهای دراماتیک میافتن.
من خالی شدم، بچهها—اعصاب راویم frayed، ذهنم یه قابلمه ذوبشده از booze بوکوفسکی و lunacy لینچ. این hellride ۲۴ ساعته فقط نمایشها نبود؛ یه آپوکالیپس خام و زنده absurdity بود، جایی که جنگجویان وبکم رقابتها رو به legendهای raunchy بافتن، منو، chronicler دیوونه، تو afterglow به babble واداشتن. اگه این آینده سرگرمیه، منو حساب نکن—یا بکن، با قهوه بیشتر و sanity کمتر. چه سفری. چه سفر لعنتی، باشکوه، دیوونه.