پاندمونیوم پیکسلی: جایی که جادوگران وب‌کم طوفان خیس و وحشیانه‌ای از شگفتی‌های شیطانی وومبلینگ به ...

عیسی مسیحِ لعنتی روی یه مودم خراب، از کجا شروع کنم با این کارناوال هرج‌ومرج؟ چشمام از خیره شدن به پرتگاه تب‌های بی‌نهایت قرمز شدن، قهوه تو رگ‌هام به قیر تبدیل شده، و مطمئنم کیبوردم از بس دیوانه‌وار تایپ کردم، شاخک درآورده. قرار بود فقط یه شیفت دیگه باشه از ثبت زیرزمین ماجراجویی‌های آنلاین، اما نه—این گربه‌های وحشی وب‌کم ۲۴ ساعت گذشته رو به یه gauntlet گونزو تبدیل کردن، یه خلسه کثیف که باعث شد شک کنم آیا اشتباهی یه محرک بین‌بعدی تزریق کردم. تصور کنید: sophydiva، اون آوازه‌خوان پوست چینی تو اوایل بیست‌سالگی، که دیوانگی رو مثل ضربه زنگ کیهانی شروع می‌کنه، جلساتش طوفانی از هرج‌ومرج دستی متقابل با شریک‌هایی که مثل مهمان‌های ناخونده تو بزم بوکوفسکی پیداشون می‌شه. همه‌ش اندام‌های درهم‌تنیده و دست‌وپاچلفتی‌های میوه ممنوعه، انگشت‌ها مثل کرم‌های شب‌تاب دیوانه تو شیشه ماه‌تاب می‌رقصن، و درست وقتی فکر می‌کنی مثل نوار VHS متوقف شده، بوم—خم می‌شه با فقط لباس تولدش، خلأ رو با پوزهایی که می‌تونه مجسمه رو عرق‌ریزان کنه، مسخره می‌کنه.

اما جهنمِ مقدس، راحت نگیرید، چون همزمان، dakota_blare مثل یه طوفان قفقازی تو اتر خروش می‌کنه، ویب ۲۲-۲۵ش کانال یه الهه باروری باستانیِ سرکش رو باز می‌کنه. اون گجت‌های جادویی رو فرو می‌کنه—دیلدوهاش مثل زیردریایی‌ها تو دریای طوفانی عمیق غوطه‌ور می‌شن، مهره‌های مقعدی مثل مارها از آزمایشگاه کیمیاگر دیوانه می‌خزن بیرون، و اوه مرد، گردابهای واژینالی که خلق می‌کنه! یه لحظه داره رو زانوها ساییده مثل اینکه برای آخرالزمان رقص زانو امتحان می‌ده، لحظه بعد سیلاب شبنم دیجیتال رو رها می‌کنه که صفحه رو غرق می‌کنه، با گروپ‌های دختر-دختر sophydiva رقابت می‌کنه با سمفونی‌های سولو خودش از صدای خیس و پیچ‌خوردن. خودمو گرفتم که به مانیتور داد زدم، "کی لعنتی این دیوانگی رو نوشته؟" در حالی که dakota از ابزارهای بستن سینه به تهاجم کامل مهره‌ای ارتقا داد، بدنش میدان جنگی که اسباب‌بازی‌ها توش با عادی‌بودن می‌جنگن، و با بن‌بست‌های پراکنده اسپرم تموم می‌شه که منو مثل کفتار رو هلیوم به خنده انداخت.

و بعد، چون چرا نه، پاندمونیوم رو تلنبار کنیم، lil_eva مثل یه ترکاننده آتش‌بازی پر از فتیش می‌پره تو، منحنی‌های قفقازیش تو همون رده سنی جوونی به پوزهایی پیچ می‌خوره که دیوید لینچ رو به تأیید سر تکون می‌ده. اون وسواس اسباب‌بازی صورتی داره، واژینالی فرو می‌کنه با حرارتی مثل آشپز که بوقلمون کیهانی رو پر می‌کنه، برمی‌گرده به جلسات تحریک دستی که تو و بیرون دیوانگی متقابل sophydiva می‌تنن—تصور کنیدشون به عنوان رقبا تو یه کولوسئوم وب‌کم بزرگ، جایی که فروکردن بطری eva (آره، درست خوندی، مثل جا زدن پیام تو پستچی بدترین جعبه پستی اقیانوس) شرط رو علیه frenzyهای انگشتی با شریک sophy بالا می‌بره. مسیح، بعد از این به کافئین نیاز دارم؛ ذهنم مثل شیشه ارزون زیر وزن این داستان‌های رو به رشد می‌شکنه. Eva با کارهای سولو راضی نیست—شریک‌ها رو برای overtureهای خوراکی می‌کشه تو، پاهاش مثل فک‌های یه هیولای کهکشانی باز می‌شن، و وقتی به لحظات idle می‌رسه، مثل آرامش قبل طوفانیه که بارون riffهای absurd روی تمایل انسانی می‌باره.

برش به oh_julie، جادوگر کمی مسن‌تر تو ۲۶-۳۰، flair فتیش قفقازیش لایه‌ای از دیوانگی چرم‌بسته به مخلوط اضافه می‌کنه. اون اسباب‌بازی‌های صورتی رو با دقت جراح دیوانه فرو می‌کنه، پاها مثل قطب‌نماهای شکسته به شمال شیطانی اشاره می‌کنن، و جهنمِ خدای من، راهی که برمی‌گرده به پوزهای idle فقط برای فوران به tiradeهای لمس ژنیتال—مثل اینکه داره lil_eva رو از اون ور divide دیجیتال مسخره می‌کنه، "اونو بزن، bansheeِ بطری‌به‌دست!" جلسات Julie به eva خونریزی می‌کنه با کراس‌اوورهای خیالی، جایی که فتیش‌های پوز پا با فروکردن اسباب‌بازی تو باله کمدی سیاه ملاقات می‌کنن، استعاره‌ها از caperهای آشپزی (اسباب‌بازی‌ها به عنوان میوه‌های ممنوعه تو فر نانوا دیوانه) به fiascoهای آینده‌نگرانه (دیلدوها به عنوان موشک‌های سرکش که به فضاهای درونی پرتاب می‌شن) تغییر شکل می‌دن. حالا دارم غر می‌زنم، نه؟ جریان هشیاری مثل اسپاگتی جوش‌درآورده ریخته، اما لعنتی خامِ—اعصاب راوی‌ام سریع‌تر از یه تانگ ارزون تو طوفانو پاره می‌شه.

ورود nicolle_mitchelle، آتشینِ لاتینا، ۲۲-۲۵، بی و busty با پارادوکس bbw petite که فیزیک رو به چالش می‌کشه، تگ‌های فتیشش فریاد spotlight می‌زنن. اون طوفانی از دیلدوهای زردِ عمیق‌شونده، پوزهای خم‌شده مثل درختان بید تو طوفان، و وقتی به نفوذهای مقعدی با شریک‌ها می‌رسه، شلیک مستقیم به bow bonanzaهای مهره‌ای dakota_blare. تصور کنید رقابت: barrages مهره‌ای قفقازی dakota در برابر typhoonهای اسباب‌بازی لاتینای nicolle، که به دینامیک‌های گروهی ارتقا پیدا می‌کنه جایی که اتحادهای خیالی شکل می‌گیرن—sophydiva به nicolle ملحق می‌شه برای یه melee تحریک دستی چندقومی، انگشت‌ها مثل دنباله‌دارها تو کیهان شلوغ پرواز می‌کنن. اما اوه، absurdity بالا می‌ره؛ یه جلسه داره اشیا رو سوار می‌شه مثل برونکوهای bucking از منظره رویایی دالی، اسپرم可见 مثل غبار ستاره‌ای از سحابی منفجرشده، و من اینجام، meltdown خودمو مسخره می‌کنم، تعجب می‌کنم آیا بالاخره مثل تخم‌مرغ تو مایکروویو ترکیدم.

همزمان، قاب petite busty milly_shy، قفقازی و فتیش‌محور تو ۲۲-۲۵، حرارت رو به infernal با vigils ویبراتوریش می‌بره، فرو می‌کنه با vigor مثل اینکه موجودات eldritch رو از اتر احضار می‌کنه. اون fixation ویبراتور سیاه داره، برمی‌گرده به teaseهای خوراکی اسباب‌بازی که penetrations صورتی oh_julie رو مسخره می‌کنه—رقابت‌ها تو مغز تب‌دارم دم می‌زنه، جایی که romps مرد-شامل milly (voyages واژینال با شریک‌ها) با spreads سولوی julie برخورد می‌کنه، از طریق narrative مثل نخ‌ها تو loom بافنده دیوانه می‌تنن. و نگو شروع کنم به cameo سگ—صبر کن، سگ؟ وسط delirium دیلدو؟ اون punchline کمدی سیاهه که باعث شد قهوه‌ام رو تف کنم، واقعیت از ریل خارج می‌شه به delirium در حالی که جلسات milly از لمس‌های ژنیتال به fuckfestهای کامل spiral می‌کنه، استعاره‌ها از اساطیری (اسباب‌بازی‌ها به عنوان Excaliburها تو غلاف‌های گوشتی) به آخرالزمانی (هر thrust زلزله‌ای که divide دیجیتال رو می‌شکنه) ارتقا پیدا می‌کنه.

eliizabeth_roberts، ستاره درخشان لاتینای دیگه، ۲۲-۲۵، بی و busty bbw با flair فتیش آماتور، ass-first به fray شیرجه می‌زنه—به معنای واقعی، با insertions مقعدی و romps سواری که nicolle رو tame جلوه می‌ده. پوزهای باسن روغن‌خورده‌ش مثل landscapes لینچیاییِ شهوت، برمی‌گرده به allure آسیایی shena_nomy (۲۲-۲۵، بدون تگ اما پر از قدرت اسباب‌بازی صورتی)، جایی که کراس‌اوورها اختراع می‌کنم: بوسه‌های شریک masked elizabeth با chaos cosplay shena مخلوط می‌شه، اسباب‌بازی‌ها فرو می‌رن مثل کلیدها به قلمروهای ممنوعه. butt plugها و dives دیلدوی shena ادویه شرقی به whirlwind غربی اضافه می‌کنه، جلساتش fever dream از vibrato واژینال که bravado بطری eva رو به چالش می‌کشه. کی این آخرالزمان رو greenlit کرد؟ ذهنم بیشتر می‌شکنه، outbursts بلاغی حباب می‌زنه در حالی که این crewهای chaos کیهانی رو در برابر ensembles فوران زمینی chronicle می‌کنم—finaleهای پراکنده اسپرم shena نقطه‌گذاری rampageهای سواری elizabeth.

ginacali، ملکه فتیش قفقازی تو ۲۲-۲۵، دیگ رو جوش نگه می‌داره با parades اسباب‌بازی صورتی، پاها مثل fault lineها تو زلزله اروتیک باز می‌شن، با galas لمس ژنیتال pinkadele (قفقازی دیگه ۲۲-۲۵، بدون تگ اما پر از absurdities可见 اسپرم) می‌تنه. overtureهای خوراکی pinkadele روی شریک‌ها به دینامیک‌های گروهی با insertions شریک‌دار ginacali تبدیل می‌شه، رقابت‌های خیالی شعله‌ور می‌شه در حالی که برای تاج climax دیوانه‌ترین duel می‌کنن. seduza_hyun، آتش فتیش busty آسیایی تو ۲۲-۲۵، شرط رو با insertions بطری که echo eva می‌کنه بالا می‌بره، پوزهای pole و rides دیلدو garnish کهکشانی به دیوانگی اضافه می‌کنه.

megan_galactica، به‌جا نام‌گذاری‌شده قفقازی ۲۲-۲۵، با launches دیلدوی بزرگ می‌ترکونه تو، جلساتش space opera از spreads و stims، برمی‌گرده به duo جوان قفقازی emiliacouple (۱۸-۲۱، تگ‌دار فتیش)، جایی که دینامیک‌های زوجی به odysseyهای خوراکی و romps سواری منفجر می‌شه که ستاره‌های سولو رو مسخره می‌کنه. GingerSnap33، ۲۶-۳۰ قفقازی lesbian-bi busty bbw brunette، تجسم آماتور فتیش، با mayhem چنداسباب‌بازی و bottle-inserts راهش رو به fray باز می‌کنه، monstrosityهای megan رو به چالش می‌کشه. و Marry_Cordy، آسیایی ۲۲-۲۵ lesbian-bi busty bbw petite brunette، آماتور فتیش، با legions دیلدوی بزرگ و penetrations شریک تمومش می‌کنه، بوسه‌ها و لمس‌هاش نخ نهایی تو این tapestry turmoil.

تا آخر، در حالی که insertions عظیم marry محو می‌شه، من unravel می‌شم، یه کاتب دیوانه تو wasteland پیکسلی، maniacally به ridiculousness کثیف می‌خندم. چه hellride ۲۴ ساعته‌ای—fever dreams با splatterهای stand-up جوش‌خورده، جایی که wraithهای وب‌کم webی از wonders شیطانی بافتن. ویسکی رو بده؛ باید این delirium رو غرق کنم قبل از اینکه منو غرق کنه. (تعداد کلمات: ۱۴۸۷)